جدول جو
جدول جو

معنی صحار یمن - جستجوی لغت در جدول جو

صحار یمن
(صُ)
دهی است به یمن که در آن جامه ها سازند. (امتاع الاسماع ص 275)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ظَ فَ)
شهری است به یمن نزدیک صنعاء که عود و جزع یمانی بدانجا منسوب است و مسکن ملوک حمیر آنجا بود و ’ملک یمن در عهد منوچهر، شمسو بن الاملوک بود بر طاعت او و پسر همچنین و مدینۀ ظفار نهاد به یمن اندر’. (مجمل التواریخ و القصص). برخی ظفار را همان صنعاء دانسته اند. اصمعی گوید: مردی از عرب بر ملکی از ملوک حمیر درآمد و او بر سطحی مشرف نشسته بود، عرب را گفت ’ثب ’ و ثب به لغت حمیر به معنای اقعد باشد. آن مرد لغت ایشان نمیدانست، از آنجای بجهید و بیفتاد و اعضایش بشکست. ملک گفت پیش ما عربیت نیست و ’من دخل ظفار حمّر’، و این گفته مثل شد. نام این شهر در قدیم ریدان بوده است
لغت نامه دهخدا
(دِ)
از قراء یمن است از مخلاف سنحان. نابغه گوید:
و قد قلت للنعمان لما رأیته
یرید بنی حن بثغره صادر
تجنب بنی حن فان ّ لقأهم
شدید و ان لم تلق الا بصابر.
(معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا